درباره ی دکتر عباسی؛ پزشک اسطوره ها، چگونه جنجالی شد؟ - وبلاگ ساعت ورزشی

به گزارش وبلاگ ساعت ورزشی، روزنامه هفت صبح: بعد از اخبار ضد و نقیضی که روز گذشته درباره درگذشت استاد شجریان منتشر شد، آدینه شب تعدادی از طرفداران او مقابل بیمارستان جم تهران تجمع کردند. همایون شجریان ساعت 23:27 با یک پست اینستاگرامی شرح داد که پدرش فقط به علت مسائل ریوی تحت مراقبت های ویژه است و شرایط او نسبت به روز قبل بهتر شده، اما با این حال عده ای از علاقه مندان این استاد موسیقی ایرانی باز هم قانع نشدند و مقابل بیمارستان اطلاعات تازه تری طلب می کردند.

مسئولان بیمارستان و همایون شجریان مجبور شدند بین جمعیت بفرایند و مجدداً شرح دهند که استاد شجریان در قید حیات است و کسی درباره اطلاع رسانی در این مورد تحت فشار نیست. ساعاتی بعد همایون شجریان پست تازه ای در اینستاگرام منتشر کرد از تابلوی علائم حیاتی پدرش تا نگرانی ها رفع شود. عصر دیروز هم اعلام شد شهرام ناظری از معدود افرادی است که توانسته به ملاقات محمدرضا شجریان برود. عکسی از او منتشر شد در کنار افسانه شجریان (فرزند محمدرضا شجریان) و دکتر حسن عباسی (پزشک معالج خانواده شجریان) و حمیدرضا عاطفی (معاون اجرایی خانه موسیقی) در بیمارستان جم.

سابقه دوستی محمدرضا شجریان و شهرام ناظری به سال 1355 برمی شود. آن ها اولین بار به واسطه هوشنگ ابتهاج در ساختمان رادیو و تلویزیون با هم ملاقات کردند. شهرام ناظری سال ها پیش خاطره این ملاقات را این طور تعریف نموده بود: هوشنگ ابتهاج باعث شد که ما با هم قرار بگذاریم. اولین بار بود که استاد آواز ایران را از نزدیک می دیدم. به گونه ای رفتار می کرد که انگار سال های سال است مرا می شناسد. آن روز آواز خواندیم و از موسیقی برای مردم صحبت کردیم.

برنامه که تمام شد به من گفت تو ماشین داری؟ من هم در جواب گفتم بله، ماشین آورده ام. تمایل دارید شما را هم تا مقصد برسانم؟ شجریان قبول نکرد و به من پیشنهاد کرد که ماشینم را در پارکینگ رادیو و تلویزیون بگذارم که بماند و با او به خانه آن ها بروم. بعد ها این دوستی عمیق پیدا کرد و این دو نفر در کانون چاووش همکاری کردند و آلبوم های مشترکی با حضور هر دوی آن ها منتشر شد. ناظری همواره در مصاحبه هایش روی این موضوع تأکید نموده که از شجریان نکات زیادی آموخته، اما هیچ وقت از او تقلید ننموده است. محمدرضا شجریان متولد 1319 در مشهد است و شهرام ناظری متولد 1328 در کرمانشاه.

چند سال پیش ابراهیم افشار از روزنامه نگاران پیشکسوت کشور و همکارمان در روزنامه هفت صبح گفت وگویی تصویری با علیرضا شجریان برادر کوچکتر استاد شجریان انجام داد که این مصاحبه هم حاوی نکات جالبی است. علیرضا شجریان خاطرات کودکی و نوجوانی همراه با برادرش در مشهد را مرور می نماید و می گوید محمدرضا شجریان در آن موقع علاقه زیادی به ورزش داشته و در دوران گذراندن دانشسرا به ورزش های والیبال و کشتی و فوتبال هم مشغول بوده.

او در ادامه شرح می دهد که در دوران نوجوانی جرأت نداشته به برادرش محمدرضا شجریان بگوید که به سینما می رود، چون او به مراتب مذهبی تر بوده و سینما رفتن را حتی حرام می دانسته. علیرضا شجریان در همان دوران به شیوه برادرش اذان می گفته و روزی را به خاطر می آورد که به واسطه شخصی به نام ابوالحسن کریمی همراه با برادرش وارد دنیای موسیقی و آواز هم می شوند. نکته جالب اینکه محمدرضا شجریان از همان دوران نواختن سنتور را هم شروع می نماید، اما مجبور بوده سازش را در خانه مخفی کند.

در روز های اخیر یکی از منابع رسانه ها برای جویا شدن شرایط سلامتی استاد شجریان دکتر حسن عباسی است. در تصاویری که از عیادت دیروز شهرام ناظری از محمدرضا شجریان منتشر شد هم معین است که همین شخص مشغول ارائه گزارشی از آخرین شرایط شجریان به ناظری است. حالا حسن عباسی کیست؟ او پزشک متخصص ارتوپدی است و به عنوان پزشک معتمد خانواده شجریان هم شناخته می شود.

افکار عمومی، اما او را با یک ماجرای جنجالی دیگر به یاد می آورند. در سال 1395 و در پی درگذشت عباس کیارستمی مراسم یادبودی برای او در کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان برگزار گردید و داریوش مهرجویی کارگردان مشهور سینمای ایران پشت میکروفن گفت: من سه روز است که نخوبیده ام. درد عمیقی را تجربه می کنم که تا به حال تجربه ننموده بودم. از حادثه ای که اتفاق افتاده است بسیار عصبانی هستم؛ حادثه ای که حاصل ندانم کاری و بی مسئولیتی جراحانی است که عباس کیارستمی را کشتند... پزشکان بی عرضه و احمق چنین گوهری را نابود کردند و کشتند. این اظهارات مهرجویی بازتاب وسیعی داشت و واکنش های متعددی هم به همراه داشت.

از جمله تصویری از یک پزشک منتشر شد که روبه روی بیمارستان جم (جایی که عمل جراحی کیارستمی در آنجا انجام شد) ایستاده بود و پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته بود: آقای مهرجویی لطفاً مواد صنعتی را با سنتی مخلوط نکنید! این تصویر به سرعت در شبکه های اجتماعی و رسانه ها پخش شد. پزشکی که این جمله را بیان نموده بود همین دکتر حسن عباسی پزشک معالج و دوست مورد اعتماد محمدرضا شجریان است. تصویری که در آن مقطع از او منتشر شد آن قدر عجیب بود که اول همه تصور می کردند فتوشاپ شده یا جعلی است تا اینکه او در مصاحبه با هفت صبح تأیید کرد که این تصویر واقعی است و شرح داد: من خودم سوگوار از دست دادن آقای کیارستمی بودم، آن وقت آقای مهرجویی در آن جمع ما را عده ای جراح احمق، بی عرضه و ... توصیف کردند.

آن ها بنر آورده بودند و یک نمایشی راه انداختند. من نیز در پاسخ آن ها بنری را آوردم. این کمپین و حمله تنها از جانب آقای مهرجویی بود. من ناسزایی شنیده بودم و پاسخ آن را نیز با ناسزا دادم. در عصبانیتی که من داشتم این پاسخ طبیعی بود. در پاسخ البته مهرجویی هم یادداشتی منتشر کرد و پاسخ داد: سعی نکنید بی لیاقتی، بی کفایتی و بی مسئولیتی خود و بعضی همکاران تان را زیر نقاب الفاظی نظیر صنعتی سنتی که فقط خودتان معنای آن را می دانید و احتمالاً سخت گرفتارش هستید پنهان نمایید. حیف از روپوش سفید پاکی که بر تن شماست. به هر حال این اصطلاح صنعتی و سنتی هم از آنجا وارد اصطلاحات کوچه بازاری ایران شد.

شجریان چشمانش را باز کرد

مهرداد بهلولی، پزشک معالج محمدرضا شجریان در مصاحبه با وبلاگ ساعت ورزشی در خصوص آخرین شرایط محمدرضا شجریان گفت: شایعات بسیاری در فضای مجازی منتشر شد که هیچ کدام صحت نداشتند. استاد شجریان مدت هاست که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می نمایند و آخرین بار چهار سال قبل در خارج از کشور رادیوتراپی شدند که این بیماری فعلی عوارض آن است.

مدتی است که تحت مراقبت های تیم پزشکی بیمارستان جم هستند. با وجود اینکه بار ها بستری شدند، اما این بار شرایطشان نامناسب بود که خوشبختانه نسبت به زمان بستری شدنشان فرایند درمانی مثبت بوده و در شرایط خوبی قرار دارند. او ادامه داد: علائم حیاتی استاد ثابت شده و خدا را شکر چشمانشان را باز کردند. امیدواریم هر چه زودتر حال جسمانی هم بهتر شود و سلامتی کامل خود را به دست بیاورند.