جای خالی ژانر علمی تخیلی در بازار کتاب
به گزارش وبلاگ ساعت ورزشی، نویسنده کتاب گریز از سال صفر گفت: میدان برای حضور رمان های ژانر علمی تخیلی خالی است.
در داستان های علمی تخیلی اغلب در آینده و در یک جامعه ویران شهری اتفاق می افتد و شامل عناصر تکنولوژی پیشرفته است، بعلاوه ژانر علمی تخیلی ژانری گسترده است که شامل مفاهیم تخیلی و آینده نگرانه از جمله علم و فناوری، تکنولوژی صحنه پردازی ویران شهری، سفر در زمان، اکتشاف فضا، حیات فرا زمینی هوش مصنوعی و... می گردد.
ژانر علمی تخیلی گونه ای از داستان است که در ادبیات، هنر، تلویزیون، بازی ویدیویی، سینما، تئاتر یافت می گردد، بعلاوه داستان علمی تخیلی می تواند ریشه های خود را به اساطیر باستانی برگرداند و به داستان های ابرقهرمانی مربوط گردد
این ژانر دارای زیر ژانر هایی بسیاری است که تعریف دقیق آن از دیرباز بین نویسندگان، منتقدان، محققان و خوانندگان، مورد اختلاف بوده است.
در اثر علمی تخیلی، نویسنده فکر خود را رها می نماید تا به آینده برود و آنچه را که در اثر پیشرفت علمی، امکان پذیر شده است به تصویر بکشد. در چنین اثری، نویسنده گاهی تمایلات و آرزو های انسان ها و گاهی بیم ها و ترس هایشان را بیان می نماید.
یک داستان علمی تخیلی به طور کلی عناصر دنیای مدرن را مقایسه و سعی می نماید چگونگی پیشرفت آن ها را پیش بینی کند، داستان علمی تخیلی می تواند به عنوان یک داستان تخیلی در نظر گرفته گردد که منطق درونی خود را از دنیای واقعی می گیرد.
احتمالا خیلی از افراد در دوران کودکی دوست خیالی داشته اند، دوستی که صرفا زاییده فکر و خیال بوده است و توانسته اند مهم ترین راز های زندگی خود را به او بگویند یا با او به سفر های دور و دراز و حتی غیرممکن رفته باشند.
بسیاری از نویسندگان ژانر علمی، تخیلی از همین دوستان خیالی یاری گرفته اند تا داستان هایشان را روایت نمایند. حضور دوست خیالی در بسیاری از داستان های علمی تخیلی تاثیرگذار بوده است و آن ها تبدیل به اشخاصی ماندگار در دنیا ادبیات و فکر ما شده اند.
تیلور، خرگوش سفید آلیس در سرزمین عجایب و دوستان خیالی دیگری که عملا قهرمان و داستان به آن ها وابسته است نمونه ای از چنین داستانی هستند.
از وقتی که ژول ورن با بیست هزار فرسنگ زیر دریا یا سفر به مرکز زمین خواننده های داستان های تخیلی را به وجد می آورد زمان زیادی می گذرد و این ژانر پرطرفدار از کتاب ها به سینما هم کشیده شده است.
در تمام این رمان ها شخصیت محوری وجود دارد که ماجرا ها حول او شکل می گیرد و حضور این شخصیت باعث می گردد ما با داستان احساس نزدیکی و صمیمت بیش تر کنیم و با شخصیت همراه شویم.
بر همین اساس با حسین قربانزاده خیاوی نویسنده کتاب گریز از سال صفر که نخستین رمان برای نوجوانان بالای پانزده سال است مصاحبه نموده ایم.
با توجه به علایق و ویژگی های نوجوانان، رمان علمی تخیلی با موضوع محیط زیست چه تاثیری روی این قشر از مخاطب دارد؟
وقتی از نوجوان حرف می زنیم خواه ناخواه وارد حیطه روانشناسی می شویم که جلوه و نمود های شخصیتی نوجوان را آنالیز و تا حدودی تبیین نموده است، بعلاوه یافته های روانشناسی به شناخت منجر شده است.
البته باید اذعان داشت، علم روانشناسی وابسته به مشاهده است، تا نمونه ای برای آزمایش و تحقیق در دسترس نباشد به نظریه و دانشی دست پیدا نمی نماید، در دنیای امروز با توجه به گستردگی و تنوع رفتار و عملکرد در برابر یافته ها و اختراعات، همیشه نمونه های تازه برای مطالعه بسیار هستند، با این وجود نوجوان ها ویژگی هایی دارند که دانش روانشناسی توانسته زوایای مختلف آن را بشناسد.
نوجوان ها دوست دارند قواعد را بشنمایند و گاهی از قوانین سرپیچی نمایند. شاید دلیل اصلی این مسئله زیستن در دنیای کودکی و پا گذاشتن به دنیای بزرگسالی است. یک دنیای نه این و نه آن. توانا مثل یک بزرگسال و هنوز بی خیال مثل یک کودک.
در دنیای رمان های علمی تخیلی، امکان شکستن قاعده و قانون ها به وسیله شخصیت غالبا نوجوان وجود دارد. برای همین دنیای رمان های ژانر علمی تخیلی برای نوجوان ها مجذوب کننده است ، نوجوان ها یک دنیای ضعف و ناتوانی و سراسر اطاعت و فرمانبری توام با ترس از تنبیه را پشت سر گذاشته اند، دنیای کودکی.
حالا با توجه به قدرت بدنی متفاوت با دوران کودکی، اندکی لذت تمرد و نافرمانی به سراغشان آمده برای همین دوست دارند به مصاف و مقابله با افرادی بروند که به نظرشان شکست ناپذیر بودند.
گاهی این رویارویی در دنیای واقعی آن ها رخ نمی دهد، اما حس و لذت از آن کماکان وجود دارد، این امکان یعنی تاختن به شکست ناپذیر ها در دنیای رمان های ژانر علمی تخیلی وجود دارد و شخصیت های این آثار به جدال با قدرت های بزرگ و خطرناک می روند و پیروز می شوند، برای همین نوجوان ها به این نوع کتاب ها گرایش دارند.
دنیای کودکی پر است از محدویت در شناخت، درک، عدم توانایی در فهم و به دست آوردن دانش و اطلاعات بیش تر، در دنیای نوجوانی این ضعف تا حدودی رفع می گردد و یک اشتیاق و اشتهای سیری ناپذیر برای شناختن شکل می گیرد.
رمان های علمی تخیلی پر است از ناشناخته ها که نویسنده به تدریج راز و پیچیدگی ها را می گشاید و نوجوان از این کشف و پی بردن به دانستنی های شگفت انگیز لذت می برد، برای همین کتاب های این ژانر برای نوجوان لذت بخش است.
نوجوان ها ترس یک کودک را ندارند، مثل بزرگسال هم نترس نیستند. آن ها می خواهند بترسند تا نترسند. یعنی خودخواسته به سراغ ترس و خطر می روند تا آن را تجربه نمایند. ترس را بشناسند تا دیگر نترسند. این ترس در سایه امنیت خانه و والدین بسیار سازنده است. ترسی ایمن است و زیانی ندارد. (البته تا حدی که منجر به مشکل نگردد) پس نوجوان ها رمان ژانر علمی تخیلی می خوانند تا ترس را لمس نمایند.
نوجوان های دوست دارند کار هایی انجام دهند که باعث حیرت و شگفتی باشد. بزرگسال ها گاهی از کار های نوجوان ها شوکه می شوند. چون دوست دارند کار های غافلگیرنماینده انجام دهند خودشان هم دوست دارند غافلگیر شوند. رمان های ژانر علمی تخیلی این امکان را به آن ها می دهد و در هر فصل و تصویر از کتاب کوشش می نماید آن ها حیرت نمایند و لذت ببرند.
نوجوان ها عاشق کوشش هستند برای رسیدن به آن چه در سر می پرورانند. رمان های علمی تخیلی سرشار از کوشش شخصیت هایی است که اگر کوشش ننمایند نه تنها پیروز نمی شوند بلکه خطر مرگ و نابودی برایشان وجود دارد.
نوجوان ها دوست دارند توانایی های بدنی و فکری شان را در مقابله با زندگی و قدرت های طبیعی و انسانی بسنجند و نشان بدهند. شخصیت های آثار ژانر یا قدرت خارق العاده دارند، یا به چنین قدرتی می رسند یا مجبورند خودشان را قدرتمند و توانا نمایند برای مبارزه و پیروزی. این قدرت و دستیابی به آن برای نوجوان ها شگفت انگیز و دلنشین است.
نوجوان ها با گذر از دوران کودکی آن سادگی بچگانه را رد می نمایند و در نهایت پس می زنند. حل مسئله، درگیر شدن با پیچیدگی و معما را دوست دارند. کتاب علمی تخیلی و سایر کتاب های این ژانر مخاطب نوجوان را وارد دنیایی پیچیده و پر از معما می نماید و دیگر مسائل ساده نیستند، نوجوان چنین دنیایی را دوست دارد.
نقش رمان های ژانر علمی تخیلی را در تربیت بچه ها و نوجوانان چگونه ارزیابی می کنید؟
هیجان، لذت، خیال پروری، تجربه ترس، امیدواری، مهارت تفکر و خردورزی، بالا رفتن دانش و اطلاعات، گرایش به کار گروهی یعنی یاری کردن و یاری گرفتن، به دست آوردن شناخت و قدرت تشخیص، تقویت خلاقیت، بالا رفتن جسارت و شهامت، ثبات اندیشه، روی آوردن به کوشش، مهارت حل مسئله و چندین مورد دیگر را از تاثیرات خوانش کتاب های ژانر علمی تخیلی برشمرده اند.
می توان علاوه بر این موارد نقش بسیار تاثیرگذار داستان های علمی تخیلی را در زمینه جذب و علاقمند کردن نوجوان به مطالعه را در نظر گرفت.
باید در کنار این موارد به چند تاثیر ویژه اشاره کنم که غالبا از نظر دور می ماند، نوجوان ها موقع خوانش یک رمان ژانر علمی تخیلی با یک موقعیت به ظاهر باثبات و آرام آشنا می گردد، اما ناگهان این آرامش و امنیت با خطر های بزرگ از بین می رود. نوجوان درمی یابد آرامش و رفاه دائمی نیست و با اشتباه یا کوتاهی بشر این ثبات به ظاهر خدشه ناپذیر می تواند از بین برود.
عکس این مسئله هم ممکن است، دنیایی آشفته و در معرض خطر با کوشش جمعی یا فردی شخصیت های کتاب به آرامش می رسد، یعنی ممکن شدن محال در هر دو حالت.
این ویژگی نقش تربیتی عمیقی در مخاطب رمان های ژانر علمی تخیلی دارد. رسیدن به آرامش خیال و آسودگی و در کنار آن تامل و گریز از دنیایی که می تواند به سادگی تمام داشته هایش محو گردد.
استقبال از کتاب های ترجمه از سوی نوجوانان به دلیل مجذوب کنندهیت آثار خارجیست یا دلیل دیگری دارد؟
چرخه تربیت کتاب خوان در ایران معیوب است. یعنی در کشور ما تماشاچی فیلم، تئاتر و خواننده کتاب در یک فرآیند علمی و درست تربیت نمی شوند. جایی که چنین آموزش و تربیتی باید در آن ها انجام گردد یا به این نوع تربیت بی اعتناست و آن را باور ندارد یا ناتوان از چنین تربیتی است ، طبیعی خواهد بود، در چنین فضایی باور هایی شکل می گیرد که تغییر آن گاهی سخت یا غیرممکن است.
دو مکان بزرگ برای تربیت کتاب خوان، مدرسه و تلویزیون است که این نقش را پذیرا نیستند و چه بسا باورش ندارند. یک تماشاگر خوب سینما و تئاتر و یک علاقمند توانا و فهیم کتاب در طی سال های تحصیل یاد می گیرد چگونه مخاطبی باشد.
این فرآیند در کشور های پیروز در زنگ های داستان و کتاب خوانی، ارتباط و ملاقات نویسنده و مخاطب و برنامه های متنوع تلویزیونی طی می گردد، اما در کشور ما چنین اتفاقی نمی افتد. این نوع گرایش افراطی به خوانش کتاب های ترجمه را ناشی از نقص در فرآیند تربیتی مخاطب کتاب می دانم.
نوجوان ما باور دارد که اتفاق های محیرالعقول در کشورمان امکان بروز و وقوع ندارند. با توجه به ارتباط گسترده و نزدیکی که با نوجوان ها دارم اگر آن ها جرئت نمایند مثلا یک بشقاب پرنده را در داستان شان بنشانند مکان عموما ناشناخته یا خارجی و اسامی هم مطابق با مکان خارجی هستند. از بین بردن این باور در مخاطب نوجوان زمان زیاد و انرژی مضاعف می طلبد.
از سوی دیگر نویسندگان کشورمان شاید به دلیل فوق میدان را برای کتاب های ترجمه خالی گذاشته اند. نبود قانون حق امتیاز ترجمه های پرتعداد از کتاب های عالی، میانه و ضعیف را روانة بازار آشفته کتاب نموده است.
جلد های پرزرق و برق و تبلیغات گسترده هم عرصه را برای کتاب های تالیفی تنگ نموده، کمتر ناشری با توجه به شرایط نابسامان کتاب به سراغ نویسنده ایرانی می رود.
نوشتن ژانر علمی تخیلی جسارت در کنار آن دانش و آگاهی علمی احتیاج دارد که نویسنده های نامی کشورمان از آن کم بهره اند، این حوزه احتیاجمند نویسنده های جوان و جسور است که توانایی علمی هم دارند، ولی عرصه برای حضور آن ها تنگ و حمایتی هم وجود ندارد.
دلیل این که کتاب شما توانسته با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کند، چیست؟
در بازار کتاب کشورمان با وجود تاخت و تاز کتاب های پرشمار ترجمه که تعدادی از آن ها ضعیف و تاسف آور هستند میدان برای حضور رمان های ژانر علمی تخیلی خالی است.
یکی از دلایلی که از آن به عنوان ضعف کتاب های ترجمه یاد می گردد، نفس ترجمه است، چراکه حین ترجمه بسیاری از ظرافت های زبان، زیبایی های گویش، اشاره و ضرب المثل ها از بین می رود و، چون بیش تر مترجم های کشورمان رمان ها را از زبان مبدا ترجمه نمی نمایند و به سراغ ترجمه انگلیسی می روند این دوبار ترجمه کردن بیش تر به زبان رمان لطمه می زند.
بلبشو در بازار ترجمه حکم فرماست و حضور مترجم های ناشی و کم مایه هم مزید بر دلیل است تا شاهد آفتی به نام ترجمة فارسی از فارسی یک رمان خارجی باشیم.
رمان علمی تخیلی بومی در یک محیط آشنا رخ می دهد و برای مخاطب ایرانی شناخته شده است، با فرهنگ، اسطوره، باور و تاریخ کشورمان عجین و شناخت و درک آن برای نوجوان ایرانی سهل و آسان است ، به همین سبب مخاطب نوجوان از کتاب گریز از سال صفر استقبال می نماید.
فعلا بازخورد عمومی نداشته ام، نقدی هم برای کتاب نوشته نشده، ولی حس می کنم مخاطب نوجوان از مبارزه با موجوداتی شکست ناپذیر در دامنه های کوه ساوالان، یاری سنگ افراشته های هفت هزار ساله شهریئری به انسان ها، وقوع درگیری در مکان های آشنا، چون پل معلق مشگین شهر و استخر های آبگرم دامنه های ساوالان، لذت ببرند.
دغدغه های نوجوان امروز در حوزه کتاب و کتابخوانی و داستان های ژانر علمی و تخیلی چیست؟
نوجوان ما اگر کتاب می خواند تقریبا خودش طی طریق نموده که باید به او درود فرستاد، این نوجوان احتمالا نه تنها در این راه تشویق نشده بلکه از موانعی هم رد شده است.
به دلیل حضور چندین ساله در کتاب خانه های کانون پرورش فکری با والدین و معلم هایی روبرو شده ام که با توپ و تشر یا با دلیل و استدلال کودک و نوجوان را از خوانش کتاب منع می کردند. برای چنین افرادی سخن گفتن از نقش تربیتی و سازنده کتاب بی تاثیر است.
با توجه به این خلاء تربیتی شاهد هستیم ما چه راه طولانی برای کتاب خوان کردن کودک و نوجوان و در کنار آن سایر اقشار جامعه داریم ، راهی پرفراز و نشیب و به نظر سخت و ناممکن.
اشاره کردم کتاب های ژانر علمی تخیلی به دلیل هیجان بالا، نمایش دنیایی ناشناخته و شگفت انگیز، تعلیق و کشش می توانند نقش و تاثیر مناسب در کتاب خوان کردن کودک و نوجوان داشته باشد. به گوشه ای از تاثیر های تربیتی و سازنده کتاب های ژانر علمی تخیلی اشاره شد که البته می تواند گسترده تر هم باشد.
به نظر باید برای تغییر ذائقه، روی بچه ها زیر سیزده سال برنامه ریزی کنیم، برای آن ها کتاب های گیرا و مناسب در ژانر های مختلف بنویسیم تا در سن نوجوانی و بزرگسالی مخاطب کتاب های تالیفی هم باشند. کوشش برای جذب نوجوان ها به خوانش کتاب های ژانر تالیفی سخت و زمان بر است و لازمه اش خلق آثار قوی خواهد بود.
موضوع های دنیای نوجوانی شما تا چه اندازه به دنیای نوجوان امروزی شباهت و تفاوت دارد؟
در شهرستان کوچکی، چون مشگین شهر دسترسی به کتاب کودک و نوجوان نبود یا سخت بود. امکان و باور خرید کتاب وجود نداشت. درس برای والدین و معلم ها در اولویت بودند.
در حال حاضر به درستی نمی دانم و یادم نیست چرا و چگونه در کنار والدین بی سواد تشنه خواندن کتاب شدم. این گرایش به کتاب خوانی باور و خواست تمام نوجوان ها نبود. برای همین گاهی حس می کنم عواملی غیر از تشویق و در دسترس بودن کتاب هم در کتاب خوان شدن فرد دخیل هستند.
چیزی شبیه شم خبرنگاری که بگردد آن را شم کتاب خوانی نامید. به راستی در حال حاضر نمی دانم دلیل کتاب خوان شدنم چه بود ، از روزی که به یاد دارم دوست داشتم هر آن چه به دستم می رسد را بخوانم.
دنیای نوجوانی من و امثال من با دنیای نوجوان های امروزی تفاوت فاحشی دارد، اندازه نور خورشید، باد و نسیم، خاک و سنگ و عرق در دنیای ما بیش تر و پررنگ بود. زندگی به نظر نبض آهسته تری داشت.
ما نرم و آهسته از دوران نوجوانی گذر کردیم. نداری ها گسترده و پرتعداد بود با این حال زندگی توان این را داشت که بر روح و جانمان نقش های عمیق بزند ، نوجوان های امروز سوار قطار سریع السیر هستند.
من پانزده سال داشتم که یک ماه نشستم و کلیدر را خواندم اما در حال حاضر با ناشر بر سر این مسئله درگیر هستم که اعتقاد دارد رمانی که نوشته ام نوجوان آن را نمی فهمد.
تفاوت بسیار زیاد است، شاید تنها شباهت این که نوجوانی سریع یا آهسته، گذراست و باید از آن لذت برد.
وبلاگ ساعت ورزشی فرهنگی هنری ادبیات
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان