پایتخت 6 قدرت مفهوم سازی برای مخاطب را از دست داده است، 3 فصل اول پایتخت برندی در سریال سازی ملی بود
به گزارش وبلاگ ساعت ورزشی، فهیم، منتقد سینمایی گفت: در موقعیت بازگشت بهبود، با اینکه می شد روی مسائل عاطفی مانور داده گردد، داستان طوری طراحی شده که همه علیه او شوریده می شوند و حتی موقع رسیدن به تهران باز هم شک و بدگمانی و دعوا و کتک کاری بر دیگر جنبه های بازگشت او غلبه دارد.
به گزارش گروه فرهنگی وبلاگ ساعت ورزشی، فصل ششم سریال پایتخت که شب های نوروز روی آنتن شبکه اول سیما می رود، برخلاف فصل های گذشته اش با حواشی زیادی همراه شده و نقدها زیادی نسبت به آن مطرح شده است. سریالی که هر چند در 5 فصل گذشته توانسته بود یک خانواده ایرانی را با همه سادگی اش به تصویر بکشد، اما در این فصل بعضی از منتقدان معتقدند نه تنها سریال از اصول اولیه اش عدول نموده، بلکه به ورطه قبح شکنی از ناهنجاری های اجتماعی نیز افتاده است، البته در طرفرمقابل هم هواداران سریال همچنان اعتقاد دارند که دست اندرکاران پایتخت در جهت قبلی خود حرکت می نمایند و با نشان دادن واقعیت های جامعه درصدد تذکر دادن نسبت به زشتی های موجود به مخاطبان هستند. در مجموع باید گفت در فصل ششم پایتخت شاهد صف بندی منتقدان و هواداران سریال نسبت به یکدیگر هستیم که هر کدام به نوبه خود نکات درستی را مطرح می نمایند.
آرش فهیم، منتقد سینمایی درباره تغییر شخصیت ها در پایتخت و قبح شکنی این سریال نسبت به بعضی ناهنجاری های اجتماعی گفت: به طور کلی، سریال پایتخت طی 10 سال گذشته در همه زمینه ها دچار تغییرات منفی زیادی شده است، هر چند که پایتخت6 به دلایلی چون خاطره خوبی که در فصل های قبل در ذهن مخاطب ایجاد نموده، کاراکترهای کاریکاتوری و فضای شلوغ و پرتحرکش و همچنین ضعف سایر سریال های نوروزی، توانسته مخاطب بسیار زیادی را به خودش جذب کند، اما این فصل از سریال پایتخت به ویژه در فیلمنامه ، به طور آشکار سقوط نموده است.
وی با تاکید بر اینکه سیر نزولی سریال پایتخت از فصل چهارم شروع شده است، ادامه داد: در سه فصل اول، پایتخت توانست به برندی در سریال سازی ملی تبدیل گردد، تا جایی که هر گاه می خواستیم از موفقیت در فراوری سریال ایرانی و مماس با آداب و رسوم و هویت ایرانی مثال بزنیم، نام سریال پایتخت را ذکر می کردیم. سریالی که در همه زمینه ها بازتاب دهنده شاخص های فرهنگی و زیستی ملت ایران بود و اعتقادات مذهبی، همبستگی و اتحاد، عشق به خانواده، موسیقی، پوشش، گویش و به طور کلی بسیاری از نمادهای فرهنگ و جامعه ایرانی در پایتخت نمود داشت. اما از فصل چهارم به بعد، فرایند فروپاشی و سقوط پایتخت شروع شده است.
در پایتخت 6 بیشتر از مهرورزی بین شخصیت ها شاهد موقعیت های پرتنش هستیم
این منتقد در شرح بیشتر این مسئله گفت: در فصل چهارم، عملا شاهد تضعیف روابط بین آدم ها، کینه ورزی نسبت به یکدیگر، غلبه طمع و زیاده خواهی و از همه بد تر، کاهش صندلی و احترام خانواده بودیم. در فصل پنجم، فضای این سریال به سمت لمپنیسم و غربزدگی رفت و شوخی های مبتذل و لودگی در آن وارد شد و سیر نزول پایتخت در فصل ششم به اوج رسیده است، تا جایی که در این فصل، روابط آدم ها از حد کینه گذشته و به جنگ تبدیل شده است و برای اثبات فرایند نزولی سریال و تغییر نگاه سازندگان آن کافی است سکانس نماز خواندن نقی در فصل دوم را با نماز خواندن او در فصل ششم مقایسه کنید. در فصل دوم، این سکانس در میزانسنی عرفانی و عاشقانه به تصویر کشیده شده بود و شوق به عبادت را زنده می کرد، اما در فصل ششم، نماز خواندن نقی، توهین آمیز ترسیم شده است.
فهیم در پاسخ به این سوال که آیا پایتخت 6 همچنان در همان جهت قبلی خود حرکت می نماید یا تغییر در شخصیت ها باعث شده تا این سریال که نماد خانواده ایرانی بوده، به بیراهه برود، گفت: اگر قرار باشد منطق درام در این سریال رعایت گردد، همه زن و شوهرها باید از هم جدا شوند و هر یک از آدم ها در این سریال باید با هم دشمن باشند، برایم جای شگفتی است که چرا در این سریال آدم ها این همه با هم دعوا دارند و همه می خواهند یکدیگر را کتک بزنند! نکته قابل تأمل این است که در پایتخت 6 موقعیت های مهرورزی به حداقل رسیده و به جای آن روی موقعیت های پرتنش و تضاد تأکید می گردد.
وی بیان داشت: در موقعیت بازگشت بهبود، با اینکه می شد روی مسائل عاطفی مانور داده گردد، داستان طوری طراحی شده که همه علیه او شوریده می شوند و حتی موقع رسیدن به تهران باز هم شک و بدگمانی و دعوا و کتک کاری بر دیگر جنبه های بازگشت او غلبه دارد. این فضا کاملا با آنچه در سه فصل اول سریال پایتخت دیده بودیم در تعارض است. یعنی در سه فصل اول، پایتخت نمایانگر خانواده اصیل و شریف ایرانی بود، اما در سه فصل بعدی و به ویژه در پایتخت6 از شرایط تعادل خارج شده است.
فیلمنامه فصل ششم پایتخت نمی تواند برای مخاطب مفهوم سازی کند
این منتقد درباره پرداخت سریال به مسئله تغییر رفتار انسان ها بعد از رسیدن به قدرت و پول گفت: معتقدم اساسا سریال پایتخت 6 فاقد فیلمنامه ای است که بتواند مفهوم سازی کند و به همین دلیل هم همه موضوعات در این فصل از سریال، در سطح و در حد دیالوگ و ادا و اطوار باقی مانده است. به نظر می رسد که یکی از محورهای این سریال، تغییر خلقیات آدم ها به خاطر رسیدن به صندلی های بالاتر باشد، اما به دلیل اینکه اتفاقات داستان، به شکلی غیرمنطقی و بدون پشتوانه رخ می دهند، این موضوع تبدیل به مضمون و مفهوم نشده است. به طور مثال، ما از همان شروع سریال، می بینیم که نقی راننده لیموزین یک نماینده مجلس شده، اما چون عقبه و زمینه رسیدن این فرد به چنین موقعیتی هیچ گاه روایت نمی گردد، بنابراین تغییر نقی نیز فقط در حد بعضی تظاهرات در چهره، مثل گذاشتن جای مهر روی پیشانی اش باقی می ماند.
فهیم با تاکید بر اینکه در پایخت6 قصه خاصی وجود ندارد و پیغام معین و قابل ذکری را به هم مخاطب منتقل نمی نماید، گفت:فصل ششم سریال پایتخت نشان می دهد که هر فیلمسازی که استقلال خودش را از دست بدهد و تحت تأثیر فضای غالب در سینما قرار بگیرد و یا برای پول کار بکند، جهت رو به فرسایش و نزولی را طی می نماید.؛ چرا که سه فصل اول سریال پایتخت آثار مستقلی محسوب می شوند و به همین دلیل هم برجسته شدند، اما کاملا معین است که در سه فصل اخیر، سازندگان این سریال تحت تأثیر جو غالب سینمای ایران قرار گرفته اند و آن خلوص و سادگی اولیه خود را از دست داده اند و آلودگی هایی که طی سال های اخیر به سینمای ما وارد شده هم در این سریال آزار دهنده شده است. آلودگی هایی چون لودگی و خانواده ستیزی و تعارض آدم ها با هم و ... باعث سقوط پایتخت شده است.
وی خاطر نشان کرد: بدترین بیماری که به پایتخت آسیب زده است اینکه کار فرهنگی، صرفا تبدیل به یک تجارت و سودجویی شده است. عامل این مسئله نیز اعطای دستمزدهای نجومی به بازیگران و بعضی ازعوامل سریال پایتخت است و امیدواریم که مدیران رسانه ملی در مشخص دستمزد برای این عوامل، تجدید نظر نمایند، چون هر چه دستمزد عوامل فیلم و سریال ها بالاتر برود، کیفیت کار آن ها کاهش می یابد.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران
منبع: خبرگزاری دانشجو